شش اولویت برندسازی:

1- مشارکت مصرف کننده در تبلیغ برند: به این مفهوم که خود مشتری به عنوان یک مبلغ در خدمت مجموعه باشد.

2- ارائه محصولات و خدمات با طراحی خوب و استادانه که مزایای روانشناختی را نیز به همراه داشته باشد:
نه تنها کیفیت، بلکه ظاهر، حتی صداها و بوها نیز در این طراحی حائز اهمیت می باشد زیرا هم از نظر منطقی(کیفیت) و هم از نظر احساسی(ظاهر) باعث می شود که در قلب و مغز مشتریان، رسوخ ایجاد شود.

3- گسترش کانال ها و استراتژی های ارتباطی کاملا منسجم:
بازاریابان و بطور کلی تمام مجموعه بایستی از مجموعه مسیرهای ارتباطی با مصرف کنندگان استفاده کنند و این ابزارهارا تلفیق کنند به نحوی که معایب هر روش، بوسیله راه دیگر پوشانده شود.

4- اتخاذ و جرای یک برنامه استراتژی که در برگیرنده عرضه محصول، ارتباط با مصرف کنندگان و مناطق جغرافیایی را در برگیرد(توسعه برند) :
موفقیت های بلند مدت مالی در گرو عرضه محصولات جدید و ورود به بازارهای جدید می باشد. در واقع رشد برند به موارد زیر بستگی دارد:
پتانسیل یک برند
انواع محصولات و خدمات یک برند
جایگاه برند و تصور نسبت به برند

5- پذیرفتن مسئولیت اجتماعی شرکت و ابراز دیدگاهی مشترک درباره موضوعات اجتماعی، محیطی و جامعه:
نوع نگرش شرکت ها به اجتماع خود در جامعه کنونی می تواند بسیار اثرگذار باشد.

6- درک عمیق از قدرت برند:

در واقع به دلیل ریسک سرمایه گذاری ها و دوران های سخت مالی، همه افراد مجموعه علی الخصوص بازاریابان نسبت به شناخت و درک قدرت برند خود، کوشش بیشتری انجام دهند تا از بودجه و سرمایه تخصیص داده شده به خودشان، نهایت استفاده را ببرند.

  • نکته: محیط بازاریابی همواره در حال تغییر است، اما به نظر می رسد سرعت این تغییر در قرن حاضر سرعت بیشتری پیدا کرده است.
  • بازاریابان همواره به فکر فروش آنی محصول یا خدمت خود می باشند اما این نکته بسیار مهم است که ایجاد یک برنامه بازاریابی به روش برد-برد علاوه بر فروش در آینده ای نزدیک، باعث تقویت قدرت برند نیز می شود.
soli