همه ی ما توی دنیای کسب و کار امروز کلمه ی "خلاقیت" رو زیاد می شنویم. حتی اصطلاح معروفی هست که میگه « اگر میخوای بین رقبا موفق باشی؛ کافیه خلاقیت به خرج بدی» و این جملات ما رو یاد استیو جابز و سیب گاز زده اش، بیل گیتس و ماکروسافت و یا حتی پاول دوروف میندازه.

اما این وسط یه عده عستند که تا صحبت از خلاقیت میشه ابروها رو تو هم میکشن و میگن: ما که آدم های خلاقی نیستیم!!!. از نظر این تیپ آدم ها خلاقیت چیزی اکتسابی است که باید از داخل شکم مادر داشته باشی. حالا واقعیت چیه؟ آیا خلاقیت امری اکتسابی است یا انتسابی؟ برای جواب دادن به این سوال بیاین تا اول نگاهی به مفهوم خلاقیت داشته باشیم:
خلاقیت بسیار گسترده تر و فراگیرتر از چیزی است که مردم با نام فعالیت های "هنرمندانه" میشناسند. خلاقیت عبارت از کاربرد ابتکار و تخیل برای ایجاد چیزی جدید در دنیا استو خلاقیت، آن جایی که شما فرصت ایجاد ایده ها، راه حل ها و رویکردهای جدید را دارید، وارد بازی می شود.
در زبان تبتی برای خلاقیت یا خلاق بودن واژه ای وجود ندارد. نزدیک ترین ترجمه به آن "طبیعی" است. به عبارت دیگر اگر بخواهید خلاق تر باشید، فقط باید طبیعی تر باشید.

خلاقیت ذاتی یا اکتسابی؟
در سال ۱۹۶۸ دکتر جورج لَند(George Land)، ۱۶۰۰ کودک ۵ ساله را برای سنجش میزان خلاقیت آن‌ها و به‌ صورت تصادفی (Random) انتخاب کرد. جورج لند برای سنجش خلاقیت این کودکان از تستی استفاده کرد که پیش‌تر خودش برای گزینش مهندسین و محققین جوان برای موسسه ناسا طراحی کرده ‌بود.
نتیجه‌ی تست خلاقیت دکتر لَند بر روی آن کودکان خیره‌کننده بود؛ ۹۸% کودکان در آن تست خلاق تشخیص داده‌شدند؛ تستی که برای سنجش خلاقیت مهندسان جوان ناسا طراحی شده‌ بود!
دکتر لند و گروهش تصمیم گرفتند این پژوهش را ادامه بدهند. آن‌ها ۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۱۰ ساله بودند مجدداً همان تست را تکرار کردند و این‌بار نتیجه تست نشان داد که میزان خلاقیت کودکان از ۹۸% به ۳۰% کاهش پیداکرده‌است.
۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۵ ساله، نوجوان‌هایی ۱۵ ساله شده‌بودند این تست مجدداً تکرار شد و نتیجه سنجش خلاقیت در بین آن‌ها عددی معادل ۱۲% بود.
گروه تحقیقی دکتر جورج لند همان تست را عیناً در بین ۲۸۰هزار فرد بزرگسال نیز انجام داد و نتیجه حیرت‌انگیز بود: میزان خلاقیت تنها ۲%!
دکتر جورج لند از این تحقیق نتیجه گرفت که "انسان‌ها در طول زمان رفتارهای غیرخلاقانه را می‌آموزند."
این تحقیق نشان داد که خلاقیت در بین کودکان در بالاترین میزان موجود است، ولی به مرور زمان انسان‌ها رفتارهای “غیرخلاقانه” را می‌آموزند و به‌کار می‌گیرند. اتفاق عجیبی است!
چگونه می‌شود نمره‌ی خلاقیت کودکانی که در ۵ سالگی ۹۸% بوده در ۱۵ سالگی به ۱۲% برسد؟ و  چرا میانگین سنجش خلاقیت در افراد بزرگسال، علی‌رغم معلومات و تجربیات بیشتر آن‌ها، تنها ۲% باشد؟
پژوهش های بسیاری پیرامون مقوله ی خلاقیت نشان می دهد ریشه ی این پدیده ی شوم به سال های ابتدایی زندگی مان باز می گردد و خلاقیت، این قوای پایه و ذاتی ما، به واسطه آموزش های رایج و فشارهای اجتماع، به مرور تحلیل می رود و عضله ای که می تواند در انجام کارهای حقیقتا تاثیرگذار به کار گرفته شود، رفته رفته فلج می شود و از کار می افتد.
این وضعیت واقعا تاسف آور است؛ اما آیا در انتهای این تونل تاریک، نوری وجود دارد؟

حقیقت این است که همه ی ما ظرفیت بالایی در خلاقیت داریم و باید شکوفا شود. باید به خلاقیت وجودی خود باور، به توانمندی هایمان برای ایجاد تغییر در جهان پیرامون اعتقاد داشته باشیم و بپذیریم که می توانیم هرچه اراده کنیم انجام دهیم. این خودباوری، یعنی ایمان به ظرفیت خلاق خودتون، قلب نوآوری است.

در دنیای کسب و کار، خلاقیت خود را در قالب نوآوری نشان می دهد. در هر کجای دنیا که زندگی کنید، تاثیر تغییرات بازار را بر زندگی خود احساس کرده اید. اکثر شرکت ها متوجه شده اند که کلید رشد و حتی بقا، نوآوری است. پژوهش ها برروی بیش از 150 مدیرعامل در سطح جهان نشان می دهد که خلاقیت، مهم ترین قابلیت رهبری شرکت ها در رویارویی با پیچیدگی های تجارت جهانی است.

برای اینکه خلاق شوید لازم نیست مشاور طراح شوید یا شغلتان را تغییر دهید. هر حرفه ای که دارید وقتی که نسبت به آن رویکردی خلاقانه داشته باشید، به راه حل های بهتری دست می یابید و موفقیت بیشتری کسب می کنید.

به عقیده برادران کلی، هر پروژه ی نوآور، همواره سه عامل مهم را در بر می گیرد و بین آنها توازن برقرار می کند:

khalaghiat02

امکان پذیری: فناوری به تنهایی کفایت نمی کند، اگر به تنهایی کافی بود، همه ی ما با سگ های رباتیک بازی می کردیم.

ارزشمندی اقتصادی: هر پروژه ای باید توجیه اقتصادی داشته باشد و مدل مناسب درآمدزایی در آن تعبیه شود.

نیروی انسانی: توجه به انسان و همدردی با اطرافیان. درک دلیل مردم از انجام رفتارهای روزمره و عواطف و احساسات آنها.

در شرکت آی دی او، برای نوآوری از الگوی زیر پیروی می کنند؛ البته شما می تونید متناسب با شرایط خودتون آنرا تغییر دهید:

khalaghiat0202

الهام: مشاهده رفتار مردم در محیط زندگی و کار جهت پیدا کردن چالشی برای حل کردن

ترکیب: فهم و درک داده ها به منظور پیدا کردن الگو و معنی

ایده پردازی و آزمایش: اکتشاف راه حل ها و آزمون آنها

پیاده سازی: طراحی و عرضه ایده به بازار

خلاقیت شبیه عضله است که با تلاش و تجربه، قوی تر و نیرومندتر می شود. چه خود را از گونه ی انسان های خلاق بدانید یا ندانید.

soli