انگیزش:
نوعی تمایل به انجام کار است با توجه به تواناییهای فرد و نوعی نیاز را برطرف میکند.
مروری بر قسمت قبل...
فرایند انگیزش:
نخستین نظریههای انگیزش:
- سلسه مراتب نیازها
- تئوری X و Y
- تئوری بهداشت انگیزش
نظریه سلسه مراتب نیازها:
سه نیاز رده بالا ( خودشکوفایی، احترام و نیازهای اجتماعی) در درون فرد ارضا میشوند درحالیکه نیازهای رده پایین عموما به وسیله عوامل برونی ارضا میشوند.
تئوری X و Y:
داگلاس دو دیدگاه متمایز از انسان ارائه کرد که یک دیدگاه اصولا منفی که آن را X نامید و نیازهای سطح پایین هستند و نیازهای سطح بالا را Y و اصولا مثبت نامید.
تئوری بهداشت انگیزش:
هرزبرگ عواملی را که در نارضایتی موثر هستند را عوامل بهداشتی نامید و عواملی را که موجب رضایت میشوند را عوامل انگیزشی نامید.
تئوریهای نوین انگیزش:
- تئوری مبتنی بر نیازهای سهگانه
- نظریه تعیین هدف
- تئوری تقویت رفتار
- نظریه برابری
- نظریه انتظار
تئوری مبتنی بر نیازهای سهگانه:
سه عامل انگیزشی نیاز عبارتند از:
- نیاز به کسب موفقیت
- نیاز به کسب قدرت و اعمال آن
- نیاز به ایجاد دوستی
نظریه تعیین هدف:
قصد یا اراده فرد یا سازمان را میتوان به عنوان عامل اصلی انگیزش دانست. پذیرفتن هدفهای آسان در مقایسه با اهداف آسان در کارکنان باعث عملکرد بهتری خواهد شد.
تئوری تقویت رفتار:
تئوری رفتار نقطه مقابل نظریه تعیین هدف است. یعنی توجه به عوامل بیرونی است بجای عوامل درونی و بحث قانون علت و معلول در میان است.
نظریه برابری:
کارکنان و اعضای سازمان همواره خود را با یکدیگر مقایسه میکنند. سه مرجع برای مقایسه خود، سیستم و دیگران است. اگر کارکنان در مقایسه با دیگران نوعی ظلم مشاهده کنند نوعی تنش در آنها به وجود میآید که باعث ایجاد انگیزش در آنان میشود تا در پی رعایت عدالت و انصاف دربیایند.
نظریه انتظار:
یکی از پذیرفته شدهترین نظریهها در زمینه انگیزش نظریه ویکتور روم است که شامل سه متغیر 1) اهمیت، 2) رابطه بین عملکرد و پاداش و 3) رابطه بین تلاش و عملکرد
الگوی انتظار:
راز اصلی نظریه انتظار در درک هدفهای فردی و رابطه بین تلاش و عملکرد و عملکرد و پاداش و در نهایت پاداش و تامین هدف فرد تعریف میشود.
گزارش