مدیریت تعارض

تضاد، بخشی از طبیعت و مسلمآَ بخشی از روابط انسانی است و همه­ ی انسان­ها تعارض با دیگران را، در تیم­ها و گروه­ها، تجربه کرده ­اند.

تعارض، بخشی از روابط میان افراد است که نه اجتناب ناپذیر است و نه به ذاته بد است و در واقع امری عادی است. تعارض را می­توان اهداف، حالات، احساسات یا رفتارهای غیر همگون میان افراد که منجر به عدم تفاهم می­گردد؛ تعریف کرد. به همین ترتیب، تعارض ممکن است میان ساختارهای بزرگ­تر نیز وجود داشته و در دپارتمان­ها، سازمان­ها، جوامع و کشورها اتفاق بیفتد. باید تعارض را به عنوان بخشی از زندگی پذیرفت و به صورت کارا و اثربخش با آن مواجه شد. مدیریت تعارض، به راه­های مواجهه و مدیریت ناسازگاری با افراد و گروه­ها می ­پردازد.

مشخصات تعارض:

تعارض، مستلزم وابستگی یا وابستگی متقابل است. گروه­ها و افراد نیاز دارند تا اهدافشان، توسط دیگران درک شود. این وابستگی متقابل می­تواند مثبت، منفی و یا ترکیبی از این دو باشد. وابستگی متقابل مثبت، حالتی است که افراد هدفی یکسان داشته و  رفتارهای مشارکتی از خود نشان می­دهند. در صورتی که وابستگی متقابل منفی باعث تعارض و بروز رفتارهای رقابتی منفی خواهد شد. لازم به ذکر است که این وابستگی می­تواند منعکس کننده­ ی تفاوت قدرت در گروه­ها نیز باشد.

انواع تضاد:

تضاد در کار، فرایند و ارتباط

تعارض، باعث تداخل در عملکرد و کاهش سطح رضایت تیم­ها شده و تنش و انحراف از اهداف را افزایش می دهد. تضاد در کارها، به معنای اختلاف نظر در محتوای کارهاست. مثلا اختلاف نظر پیرامون تخصیص منابع، رویه­ ها یا سیاست­ها. تعارض در فرایندها، یعنی اختلاف نظر درباره­ ی نحوه­ ی انجام کارها. تعارض در روابط، در واقع همان ناسازگاری میان افراد است. مثلا اختلافات میان افراد پیرامون علایق سیاسی، مزه­ ی غذاها، ارزش­ها، یا تیپ و مد. هر سه گونه تعارض معمولا مخرب هستند؛ مخصوصا تعارضات فردی. بعضی معتقدند تحت شرایطی خاص، تعارض در کارها می تواند مولد هم باشد اما چیزی که مسلم است این است که مدیریت کارای تعارض جهت جلوگیری از تشدید شدن آن، جزو اولویت­های تیم­ هاست.

 

soli