استراتژی مهم ترین ورودی سازمان است. از یک طرف تصمیمات استراتژیک به صراحت طبیعت کار سازمان را مشخص میکند و از سوی دیگر خروجیهای سیستم را مشخص میکند. استراتژی مشخص میکند چگونه یک سازمان باید با متغیرهای اساسی برخورد کند.
خروجیها:
منظور از خروجیها تولیدات سازمان، نحوه ایجاد خروجیها و اثربخشی آنها است. مباحثه های زیادی پیرامون اجزای اصلی یک سازمان صورت گرفته است. برای بحث حاضر میتوان چند شاخص کلیدی پیرامون خروجیهای سازمان ارائه کرد. در درجه اول باید پیرامون خروجیهای سیستم در سطوح مختلف صحبت کرد. بهعلاوه، جدا از محصول (که خروجی اصلی سیستم است)، باید به سایر خروجیها که عملکرد سازمان را شکل میدهند نیز فکر کرد مانند عملکرد واحدها.
در سطح سازمان فاکتورهای مهم عبارتاند از:
- چگونگی دستیابی سازمان به هدف.
- کیفیت و چگونگی استفاده از منابع.
- کیفیت انطباق سازمان با محیط و شرایط محیطی.
واضح است که عملکرد گروهها یا واحدها (شامل دپارتمانها، بخشها، زیر واحدها و ...) در رسیدن به سطوح مختلف خروجی مؤثر است. خروجیهای سازمان همچنین از رفتارهای فردی تأثیر میپذیرد.
سازمان بهعنوان یک فرایند تبدیل:
تا اینجا طبیعت ورودیها و خروجیهای سازمان تعریف شده است. حال وارد فرایند تبدیل میشویم. سؤال اساسی این است که با در نظر گرفتن محیط، مجموعه منابع و تاریخچه سازمان، چگونه باید استراتژی به کار گرفته شود تا منجر به عملکردی اثربخش در سازمان / تیم / فرد شود.
در چارچوب ما سازمان و اجزای اصلی آن، وسیله اساسی تبدیل ورودی به خروجیها است در نتیجه وظیفه اصلی ما تعیین اجزای کلیدی سازمان و پویاییهای آنها است تا بتوانیم نشان دهیم چگونه اجزا بر یکدیگر تأثیر گذاشتهاند تا خروجی لازمه را تولید نمایند.
ادامه دارد....
گزارش