اجزای سازمان:
راههای مختلفی برای اندیشیدن پیرامون اجزای اصلی سازنده سازمانها وجود دارد اما حقیقتاً نمی توان علیرغم توسعه دانش بشری، بهترین راه توصیف اجزای سازمان را معرفی کرد.
کار اصلی یافتن رویکردی مناسب جهت توصیف سازمان به منظور ساده سازی این پدیده و شناسایی الگوهایی جهت تفسیر فعالیتهای آن است. رویکرد حاضر سازمان را تشکیل شده از چهار جزء میداند:
- وظیفه
- افراد
- ساختارها و قراردادهای رسمی
- سازمان غیررسمی.
1- وظیفه سازمان: وظیفه همان کار اصلی سازمان یا واحدهای آن است که انجام میشود و در راستای استراتژی تعریف شده است. در این تعریف تأکید بر کار و فعالیت مشخص و ویژگیهای مرتبط با این کارها است. تحلیل کار باید شامل شرح کلی جریان کار و عملکردها با در نظر گرفتن ویژگیهای ذاتی کارها باشد مانند دانش و مهارت مورد نیاز برای انجام کار، پاداشهای شغل، میزان عدم قطعیت کار، محدودیتهای شغل و ... . با توجه به اینکه فرض میشود که دلیل وجودی سازمان انجام کارهای در راستای استراتژی است، وظیفه نقطه شروع تحلیل است. همانطور که در ادامه خواهیم دید، ارزیابی کفایت سایر مؤلفهها بستگی زیادی به فهم طبیعت و ماهیت وظایف دارد.
2- افراد: مؤلفه دوم افرادی هستند که باید وظایف را انجام دهند. مسئله اصلی در این بخش شناسایی ماهیت و ویژگیهای افراد و اعضای یک سازمان است. حیاتی ترین جنبهای که باید در نظر گرفته شود نیز طبیعت دانش و مهارت افراد، نیازها و علایق متفاوت آنان، ادراکات و انتظارات توسعهیافته آنان و ... است.
3- ساختارها و قراردادهای رسمی سازمان: این فاکتور شامل عواملی از جمله ساختارها، فرایندها، روشها، رویهها و ... است که به صورت صریح و رسمی توسعه داده شدهاند تا به وسیله آنها، افراد وظایف را در راستای استراتژی سازمان انجام دهند. قراردادهای سازمانی شامل فاکتورهای زیادی است. یک فاکتور طراحی سازمان به معنای نحوه گروه بندی مشاغل به عنوان واحدهای کاری و مکانیسمهای هماهنگی و کنترل که جهت ارتباط و اتصال واحدها با یکدیگر استفاده میشود. فاکتور دوم نحوه طراحی مشاغل با توجه به طراحی سازمان است. سومین فاکتور محیط کار است که خود زیر فاکتورهایی مانند محیط فیزیکی، منابع در دسترس و ... است. چهارمین عامل نیز شامل سیستمهای رسمی سازمان جهت جذب، بهکارگیری، رشد و ارزیابی منابع انسانی است.
ادامه دارد....
گزارش