6 بعد فرهنگی تحقیق کلاکهان و استرادبک:
1. رابطه با محیط
2. توجه به زمان
3. ماهیت فرد
4. توجه به فعالیت
5. توجه به مسئولیت
6. مفهوم فضا
مروری بر قسمت قبل...
توضیحات این شش بعد در بخش جداگانهای داده میشود.
4بعد تفاوت فرهنگ ملی مدیران و کارکنان بر اساس تحقیق هاف استد:
- فرد گرایی در مقایسه با جمع گرایی
- اختلاف قدرت
- اجتناب از پدیده عدم اطمینان
- مرد سالاری در مقایسه با زن سالاری
که توضیحات آن در بخش دیگری به صورت جداگانه داده میشود.
تعریف رفتار سازمانی:
رفتار سازمانی به طور کلی به معنای مطالعه سیستماتیک عملیات، اقدامات و نگرشهای افراد سازمان است. یعنی جایگزین کردن مدارک و شواهد علمی به جای قضاوتهای شهودی. هرچه مرحله به مرحله پیش برویم در مرحله اول سطح فردی، دوم گروهی و سوم سازمان را مورد بررسی قرار میدهیم تا درک بهتر و بیشتری از سازمان داشته باشیم.
رفتار فرد:
برای درک رفتار فرد 4 نقش روانشناسی شامل نگرش، شخصیت، ادراک و یادگیری مورد بررسی قرار میگیرد.
1) نگرش: ارزیابی فرد درباره شی، فرد یا رویدادی نگرش را تشکیل میدهد. نگرش خود شامل 3 بخش رضایت شغلی، رضایت شغلی و تولید و بهرهوری و تئوری ناهمسانی شناختی و یک بخش رابطه نگرش و رفتار میباشد.
- رضایت شغلی: رضایت شغلی نگرش کارکنان درباره کار میباشد. عوامل تعیینکننده رضایت شغلی شامل 1) گیرایی کار، 2) پاداش براساس عدل و مساوات، 3) در شرایط کاری حمایت از فرد و 4) همکاران هستند.
- رضایت شغلی و تولید و بهرهوری: از گذشته تا کنون مردم بر این باور بودهاند که رضایت شغلی باعث افزایش تولید و بهرهوری خواهد شد این قضیه ثابت است اما عکس این موضوع چندان درست نیست.
- تئوری ناهمسانی شناختی: بدین معناست که بین نگرش و رفتار فرد نوعی بی ثباتی مشاهده میشود که افراد میکوشند این بی ثباتی را کاهش دهند اما به طور کامل امکانپذیر نیست.
- رابطه نگرش و رفتار: در گذشته میپنداشتند که نگرش و رفتار رابطه علت و معلولی باهم دارند یعنی نگرش افراد شکلدهنده رفتار آنهاست اما در سالهای گذشته مشخص شده است که فشارهای اجتماعی افراد را وادار میکند مغایر با نگرش خود رفتار کنند و رابطه بین نگرش و رفتار کم اهمیت شده است.
2) شخصیت:
شخصیت مجموعه ای از ویژگیهای دو سویه است که بدان طریق افراد را طبقهبندی میکنند. اما این ویژگیهای شخصیتی برای درک رفتار فرد در سازمان چندان روشن نیست و بدین منظور شاخصهایی در این رابطه تعریف شده است.
شاخص مایرز- بریگز:
از هر فرد صد سوال درباره قرار گیری در موقعیتهای خاص پرسیده میشود و بر طبق آن به یکی از 5 دسته زیر تقسیم میگردد:
- برونگرا: افرادی که پیوسته ابراز نظر میکنند.
- سازشکار: افرادی که دارای روحیه منعطف، قابل اعتماد و از نظر فطرت خوب هستند.
- با وجدان: این افراد وابسته، هدفگرا و مسئولیتپذیر میباشند.
- با ثبات: این افراد آرام و علاقهمند هستند و در برابر تنش احساس امنیت میکنند.
- با آغوش باز تجربه میآموزند: افراد هنرگرا و اهل تفکر و تعقل.
5 ویژگی شخصیتی فرعی:
- کانون کنترل
- خودکامگی
- ماکیاولیسم
- سازش با عوامل محیطی
- خطر پذیری
در سالهای اخیر با تحقیقات انجام گرفته به این نتیجه رسیدهاند که افراد با شخصیتهای متفاوت را در شغلهای متناسب با شخصیتشان به کار گیرند که احتمال رضایت شغلی بسیار زیاد و احتمال ترک آن بسیار کم میشود.
رابطه بین شغل و شخصیت:
واقعگرا:
مناسب کارهای فیزیکی با ویژگی با ثبات و با دوام و مناسب برای شغلهایی مانند کشاورزی، مکانیکی و...
کاوشگر:
مناسب کارهایی که همراه با فکر کردن و سازماندهی باشد و با ویژگی مستقل و کنجکاو مناسب برای شغلهایی مانند ریاضیدان، اقتصاددان و...
اجتماعی:
مناسب برای کارهایی که در ارتباط با کمک به دیگران باشد و با ویژگی صمیمی و گرم و مناسب برای شغلهایی مانند معلمی و مشاور.
سنتگرا:
مناسب برای کارهای قانونمند و دارای نظم و با ویژگی سازشگرا و عملگرا و مناسب برای حسابدار، مدیر شرکت و...
سوداگر:
کارهایی که بیشتر جنبه گفتاری داشته باشد دوست دارد و با ویژگی دارای اعتماد به نفس و جاه طلب، وکیل حقوق و مسئول روابط عمومی و...
هنرگرا:
کارهای غیر منظم و مبهم را دوست دارند و رویایی و پر عاطفه هستند و مناسب شغلهای موسیقیدان، نویسنده و ...
3) ادراک:
هریک از ما با دیدگاههای متفاوتی به محیط نگاه میکنیم و واقعیت را آنگونه که هست نمیبینیم و بلکه چیزی را که میبینیم تفسیر کرده و به عنوان واقعیت میپذیریم.
4) یادگیری:
یادگیری هر نوع تغییر نسبتا دائمی در رفتار که در نتیجه نوعی رفتار حاصل میشود گفته میشود. کلید اصلی فرآیند یادگیری دو تئوری شکلدهی و الگوسازی میباشد که شکلدهی همان فرآیند آزمون و خطاست و الگوسازی مشاهده رفتار دیگران و عمل بر طبق آنهاست.
گزارش