مطالعه رفتار سازمانی مطالعه منظم عملیات، اقدامات، کارها و نگرشهای افرادی است که سازمان را تشکیل میدهند. در رابطه با عملکرد فرد نیز سه عامل نقش اساسی دارند: تولید (بهرهوری)، غیبت و جابه جایی کارکنان.
مدیران به کیفیت و کمیت تولید کارکنان توجه دارند، حال آنکه غیبت و جابه جایی کارکنان بر بازده و تولید اثر معکوس دارد. جابه جایی کارکنان موجب افزایش هزینه میشود و سازمان همواره با افراد کم تجربه کار میکند.
مدیران به سه علت به رضایت شغلی کارکنان توجه دارند:
- میتوان بین رضایت شغلی فرد و میزان غیبت یا جا به جایی او رابطه مستقیم مشاهده کرد.
- رضایت شغلی فرد با میزان غیبت و جابه جایی او رابطه معکوس دارد.
- مدیران در برابر کارکنان احساس مسئولیت انسانی میکنند که واژه سازمان در بخش دوم رفتار سازمانی، رفتار فرد یا گروه را در رابطه با کار مورد توجه قرار میدهد.
رفتار سازمانی یک رشته کاربردی از علوم رفتاری است که بر پایه چندین رشته علوم رفتاری قرار دارد که عبارتند از: روانشناسی، جامعه شناسی اجتماعی، مردمشناسی و علوم سیاسی؛ که روانشناسی در سطح خرد و بقیه در سطح کلان نقش ایفا میکنند.
هدفهای رفتار سازمانی توجیه، پیشبینی و کنترل رفتار انسانی است. هدف از پرسیدن "چرا" برای انجام کاری به دلیل آن است که به دنبال توجیه آن هستیم؛ و هدف از پیشبینی توجه به رویدادهای آینده است. و برای بهبود کیفیت و افزایش بهرهوری باید برنامههایی مثل کنترل کیفیت جامع را اجرا کرد تا به موجب آن کارکنان تشویق به مشارکت در امور شوند.
اهداف مدیریت کیفیت جامع (TQM):
Total Quality Management
- توجه زیاد به مشتری
- توجه به بهبود مستمر
- بهبود کیفیت همه کارهای سازمان
- سنجش یا اندازهگیری دقیق
که توضیحات این اهداف در این مقاله نمیگنجد.
نیروی کار گوناگون:
نیروی کار گوناگون بدین معناست که سازمان همواره ناچار به استخدام افرادی است که از نظر نژاد، قومیت و جنس تفاوتهای زیادی دارند و مدیران باید بهگونهای برخورد کنند که هم متهم به تبعیض نگردند و هم نرخ غیبت و جابجایی را کاهش دهند. برخورد صحیح با نیروی کار گوناگون میتواند سبب افزایش بهرهوری در سازمان گردد و تصمیمگیری را بهبود بخشد.
تفویض اختیار:
مدیران باید بیاموزند که چگونه کنترل را به دیگران واگذار کنند و در عین حال تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند.
نوآوری و ایجاد تغییر:
چالش و مشکل مدیریت این است که باید کارکنان را وادار به خلاقیت نمایند و در برابر تغییر بردباری بیشتری به خرج دهند.
وفاداری کارکنان:
سازمانها باید بیاموزند که چگونه موجب افزایش انگیزه کارکنان شوند در عین حال که همچنان در صحنه رقابت جهانی باقی بمانند.
نیروی کار دوگانه یا مضاعف:
دو نوع نیروی کار وجود دارد کارکنانی که کارهایی با مهارت پایین انجام میدهند و حقوق پایینی دریافت میکنند و کارکنان بامهارت بالا و حقوق دریافتی متوسط. چالش مدیریت در این حوزه آن است که تصمیمگیری کند چگونه انگیزش کارکنان نوع اول را افزایش دهد درصورتی که حقوق پایینی دارند و فرصتی نیز برای ارتقای مقام خود ندارند یا اصلا آنها را حذف کند.
بهبود رفتار از نظر اخلاقی:
مدیران باید بتوانند جو و محیطی ایجاد کنند که کارکنان بتوانند بر میزان بازدهی، تولید و بهرهوری خود بیفزایند و از نظر رفتاری مشکل پیدا نکنند به این معنی که قوانین را زیر پا نگذاشته و دست به اقدامات غیر اخلاقی نزنند.
برگرفته از کتاب پیشرفته رفتار سازمانی نوشته استیفن پی. رابینز
گزارش