یک نگاه کلی به سازمان
راههای مختلفی برای اندیشیدن دربارهی سازمان وجود دارد. وقتی از یک مدیر خواسته میشود تا تصویری از سازمان خویش رسم کند، او معمولاً یک ساختار سلسله مراتبی از سازمان (ساختار وظیفهای) را نمایش میدهد.
این نوع نمایش، روابط و واحدهای کارکردی رسمی که بهعنوان مهمترین عوامل سازمان شناخته میشوند؛ را نشان میدهد. گرچه این روشی نوعی نگاه به سازمان است اما این نگاه بهشدت محدود است. این نوع نگاه فاکتورهایی مانند رفتار رهبر، تأثیر محیط، روابط غیررسمی، توزیع قدرت و ... را نادیده میگیرد. در واقع این نوع نگاه صرفاً بخش کوچکی از واقعیات سازمان را نمایش میدهد.
در مقابل شاهد تلاشهایی بودهایم که میخواهند سازمان را بهعنوان یک سیستم و پدیده اجتماعی که ویژگیهای سیستمهای طبیعی و مکانیکی را دارد؛ تفسیر کنند. بهعنوان یک سیستم، سازمان ویژگیهای اساسی سیستمها را داراست که چند مورد آن عبارتاند از:
- وابستگی داخلی متقابل: تغییر در یکی از اجزا یا زیرمجموعههای سازمان تأثیر خود را در سایر بخشهای سازمان نیز خواهد گذاشت.
- ظرفیت بازخور: اطلاعات حاصل از خروجیها، میتواند جهت کنترل سیستم استفاده شود. به دلیل این ویژگی سازمانها میتوانند خطاها را اصلاح نموده و عملکرد خود را تصحیح نمایند.
- تعادل: اگر اتفاقی باعث شود سیستم از حالت تعادل خارج گردد، سیستم واکنش نشان داده و مجدداً تعادل قبلی را باز مییابد.
- همبستگی: ساختارهای متفاوت میتوانند خروجی یکسانی تولید کنند. در واقع میتوان گفت که صرفاً یک روش بهینه برای سازماندهی وجود ندارد.
- انطباق: یک سیستم جهت ادامه حیات باید بتواند تعادلی میان ارتباطات خود و محیط ایجاد کند.
با بررسی ویژگیهای بالا میتوان دریافت که تئوری سیستمها یک نگاه پویاتر و پیچیدهتر از سیستم را فراهم میکند. اما گرچه این روش نگاه ارزشمندی به سازمان است اما بهعنوان یک ابزار حل مسئله، محدودیت دارد زیرا برای آنالیز رفتارهای روزانه سازمان بسیار محدود است.
ادامه دارد....
گزارش