موانع تفویض اختیار و راه حل های آن

زمان یکی از مهم‌ترین دارایی‌های هر شخص می‌باشد. در یک محیط کاری هرچه جایگاه یک فرد در سلسله‌مراتب سازمانی بالاتر باشد، ارزش وقت او نیز بیشتر خواهد بود. درواقع اگر ارزش‌گذاری و به عبارت بهتر قیمت‌گذاری وقت پرسنل انجام شود، خواهیم دید که با هدر رفت وقت یک مدیر، حجم سرمایه بیشتری از سازمان از بین خواهد رفت.

مدیران موفق در تلاش هستند تا بیش از آنکه کارها را اجرا نمایند، آن‌ها را اداره کنند. یکی از راه‌هایی که به مدیران این اجازه را می­دهد تا از زمان خود برای اداره بهتر امور و همچنین برنامه‌ریزی بهتر برای آینده استفاده کنند، تفویض اختیارات است. تفویض اختیار فرآیندی است که در آن مدیر بخشی از قدرت خود را بین زیردستان تقسیم می‌کند. اصولاً به سه دلیل کلی ممکن است مدیران تمایلی به تفویض اختیارات نداشته باشند:

ترس از دست دادن اقتدار: معمولاً مدیرانی که برای رشد خود سقفی را قائل نباشند ترس از دست دادن اقتدار دارند. درصورتی‌که اگر مدیر سطح و افق فکری خود را افزایش دهد و این حقیقت را در نظر بگیرد که اگر اکنون به جایگاهی رسیده حتماً می‌تواند به جایگاهی بالاتر هم دست یابد؛ نسبت به تفویض اختیارات علاقه بیشتری نشان خواهد داد.

درعین‌حال مدیران جوان‌تر و تازه‌کار که به سمت مدیریت یک واحد منصوب‌شده‌اند نیز از ترس برملا شدن ضعف‌ها و عدم فرمان پذیری پرسنل زیردست، ممکن است در مقابل تفویض اختیار از خود مقاومت نشان دهند. در برخورد با این نوع از مدیران، اولا کارکنان باید از بیان ضعف‌های مدیر به‌صورت مستقیم پرهیز نمایند، ثانیاً مقامات رده‌بالاتر باید پرورش نیرو را در شرح وظایف مدیر جوان گنجانده و همانند شاخص‌های سودآوری، شاخص‌های ارتقاء پرسنل در واحد مجموعه را بررسی نمایند.

ترس از اینکه کیفیت، هزینه یا سرعت کار آسیب ببیند: معمولاً مدیرانی که کسب‌وکار خود را از سطوح پایین آغاز کرده و آن را در طول زمان رشد داده‌اند به دلایلی از قبیل حس تعصب به کسب‌وکار، سیاست‌گذاری و اجرای قائم به فرد درگذر زمان و ... تمایلی به تفویض اختیار ندارند. به نظر نگارنده بزرگ‌ترین دلیلی که در کسب‌وکارهای خانوادگی، بنیان‌گذار و مالک کسب‌وکار اجازه خودنمایی زیادی به نسل‌های بعدی نمی‌دهد، دلیل حاضر است. این‌گونه مدیران باید به‌صورت پله‌پله و مرحله‌ای با سپردن پروژه‌هایی به هریک از کارکنان تلاش کنند زمینه تجربی تفویض اختیار در پرسنل و زمینه‌های روانی را در خود پدیدآورند. هرچند لازم به ذکر است نباید در این نوع از تفویض اختیار، از فرآیندهای کلیدی سازمان شروع کرد.

ترس از دیده شدن یا از دست دادن موقعیت و جایگاه: معمولاً این نوع از ترس بیشتر درمیان مدیران میانی سازمان‌ها دیده می‌شود. به گمان این مدیران درصورتی‌که کارها توسط سایر پرسنل انجام شود، تخصص و تبحر آن‌ها در نظر مدیر ارشد خدشه‌دار خواهد شد و به‌مرور، پست مدیریت آن‌ها صاحب جایگزین‌های بالقوه خواهد شد. درواقع برای این دسته از مدیران تفویض اختیارات برابر است با به خطر انداختن پست سازمانی. در برخورد با این دسته از مدیران راهکار مناسب، ارائه یک مسیر ارتقاء شغلی و ساختار مدیریت عملکرد به‌صورت هم‌زمان است تا بدین نحو هم آینده شغلی خود را در جایگاهی فراتر از پست فعلی ببیند و هم با توجه به‌ نظام مدیریت عملکرد، از این حقیقت آگاهی یابند که طی کردن مسیر ارتقاء مستلزم پرورش و بهبود تخصص پرسنل زیردست خواهد بود.

ادامه دارد ...

soli