Tag: مشاوره کسب و کار
مشاوره کسب و کار | راه اندازی کسب و کار جدید
انگیزه شما از راه اندازی یک کسب و کار جدید چیست؟
قبل از هر چیز، بیایید با خودمان صادق باشیم و ببینیم چرا میخواهیم کسب و کار جدید راه بیندازیم. این که فکر میکنم مدیر من بیشعور است، حتی به فرض درست بودن، دلیل منطقی برای کارآفرین شدن نیست. همچنین اینکه احساس کنم این همه زحمت میکشم و دیگران پولش و سودش را میخورند، نمیتواند به تنهایی برای اینکه یک کسب و کار جدید شروع کنم، کافی باشد. به فرض اینکه واقعاً مصمم هستید که کاری را آغاز کنید، پیشنهاد میکنیم به سوالاتی که در اینجا مطرح شده است فکر کنید. بهتر است کاغذی را کنار دست خود بگذارید و در زمینهی هر یک از سوالها، هر چه به ذهنتان میرسد بر روی کاغذ بیاورید.
واقعاً میخواهید در این کسب و کار جدید چه کنید؟
نمیتوانیم فعلاً یک شرکت تاسیس کنیم و بعد بنشینیم و فکر کنیم که با این شرکت چه میتوان کرد. یا اساسنامهای تنظیم کنیم و همهی فعالیتهای قابل تصور را در آن فهرست کنیم که اگر روزی تصمیم به کاری گرفتیم محدودیتی نداشته باشیم! بنابراین اولین سوال مهم این است که قرار است چه کنم؟
آیا میتوانم داستانی از کسب و کارم تعریف کنم که ضمن جذاب بودن، اجرایی هم باشد؟
حالا تلاش کنید در چند سطر، داستانی از کسب و کار مد نظر خود بنویسید. جذاب بودن و هیجان انگیز بودن کافی نیست. مهم این است که این داستان اجرایی باشد. به خاطر داشته باشید که تا امروز، شما وجود نداشتهاید و کار دنیا هم بدون شما لنگ نبوده. کسی که فردا قرار است کالا یا خدمتی را از شما بخرد، امروز آن محصول یا خدمت را از جای دیگری تهیه میکند یا لااقل جایگزینی داشته است که باعث شده تا امروز بدون محصول و خدمت شما، به زندگیاش ادامه دهد. پس شما باید به یک سوال مهم پاسخ دهید: «چرا من؟ چرا باید به سراغ من بیاید؟».
اینجا است که شما بر اساس همان چیزی که در داستان کسب و کار من خواندید، باید توجیهی داشته باشید و بتوانید لااقل به خودتان اثبات کنید که در حوزه محصول یا فرایند، نوآوری مهمی انجام دادهاید.
بسیاری از افرادی که کسب و کار جدید ایجاد میکنند، اصرار دارند که هیچ کس در هیچ جا تاکنون محصول یا خدمتی مشابه آنها ارائه نکرده است. این حرف اگر چه برای ایجاد روحیه خوب است، اما ادعای سادهای نیست. دیر یا زود، درستی یا نادرستی این ادعا، توسط حساب بانکی شما اثبات خواهد شد. پس بد نیست یک بار دیگر روی محصول خود فکر کنید.
چه کسی قرار است به شما پول بدهد؟
همهی ما الزاماً از مشتریان خودمان کسب سود نمیکنیم. شاید دیالوگ یکی از فیلمهای قدیمی هالیوودی را به خاطر داشته باشید که در آن مسافر از راننده تاکسی میپرسد: من چقدر باید به شما پول بدهم؟ و راننده تاکسی پاسخ میدهد: هر چقدر راحت هستید. من سختگیر نیستم. اصل پول را از کسی که جنازهی شما را تحویلش میدهم خواهم گرفت! یک نکته دیگر را هم مد نظر داشته باشید:
اینکه شما به عنوان کسی که علاقمند به کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید هستید، آیا واقعا توانایی ایجاد ارزش دارید و برای ایجاد ارزش برنامه ریزی کرده اید، یا صرفا با ایجاد یک شخصیت حقوقی، میخواهید قلابی در رودخانه فرصتها بیندازید و به انتظار یک ماهی راه گم کرده بنشینید؟ حتما قبول دارید که خروجی هر کسب و کاری، نهایتا توسط بازار آن، سنجیده میشود. ما و شما نمیتوانیم یک کسب و کار جدید ایجاد کنیم و وقتی که دیدیم مردم حاضر نیستند خدمات را خریداری کنند، بگوییم ما تلاش کردیم، ولی جامعه قدر ما را نمیدانست! بازار، معیار نهایی سنجش ارزشی است که ما برای مردم ایجاد میکنیم. مردم با پرداخت پول، جدای از تامین هزینه اجرای کسب و کار، از میان فعالیتهای مختلف، به فعالیتهایی که آنها را راضی تر و خوشحالتر کرده است، رای میدهند.
تا چه حد با مسائل مالی مرتبط با راه اندازی کسب و کار آشنا هستید؟
بسیاری از کارآفرینان، میانهی خوبی با بحثهای مالی ندارند. آنها با خود فکر میکنند که برای شروع کار جدید، مهم ایده است که ما داریم. کسب و کارمان که راه افتاد و جان گرفت، حسابدار و مدیرمالی را هم به خدمت میگیریم تا به رشد کسب و کار ما کمک کنند. شاید بتوان استفاده از نیروی مختصص مالی را کمی به تعویق انداخت، اما فکر کردن به مسائل مالی و چالشهای مالی چیزی نیست که به دست فراموشی سپرده شود. بحث مالی هم، صرفاً به تامین سرمایه محدود نیست. بلکه بیشتر به فهم درست از پول و سرمایه و مدیریت سرمایه باز میگردد. اکثر کارآفرینانی که نمیتوانند سرمایه گذاران خصوصی یا دولتی را جذب ایدهی خود کنند، به فرض جذاب بودن و عملی بودن ایده، احتمالاً از ناآشنایی با پول و سرمایه رنج میبرند. هر سرمایه گذاری، با چند جمله صحبت، میتواند درک کند که آنها، چاهی هستند که اگر چه تابلوی یک ایدهی زیبا بر بالای آن آویخته است، اما پولی که درون این چاه ریخته میشود، هرگز بازنخواهد گشت.
برخی از مفاهیمی که باید در ابتدای راه اندازی کسب و کار به خوبی و به شکل عمیق درک کنیم، موارد زیر هستند:
- سرمایه در گردش
- هزینههای جاری
- مزایا و معایب واگذاری سهم به دیگران
- تفاوت سود اسمی و سود واقعی
- تفاوت مکانیزمهای مختلف رشد مالی
- مزایا و معایب وامهای کوتاه مدت و بلندمدت
- ساختار هزینه
- نقدینگی
- مفروضات و ریسک های مالی
آیا میتوان همزمان با راه اندازی کسب و کار جدید به کار قبلی هم ادامه داد؟
اگر بخواهیم از لحاظ آماری به مسئله کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید نگاه کنیم، کسب و کارهای موفق زیادی را میتوانیم بیابیم که بنیانگذاران آنها، در زمان تاسیس، تا مدتها به کار دیگری هم اشتغال داشتهاند. معمولاً در کسب و کار خانگی یا هر کسب و کار کوچک دیگری، تامین مالی از طریق کار کردن در محل دیگر، انتخابی رایج است. اما به خاطر داشته باشیم که نهایتاً یک کار جدید زمانی ریشه میگیرد که شما تمام وقت خود را برای آن بگذارید و دیر یا زود به نقطهای میرسید که نمیتوانید وقت و انرژی و منابع خود را به صورت همزمان برای کار قبلی و کسب و کار جدید صرف کنید.
مرجع: سایت متمم
مدیریت ارتباطات
مدیریت ارتباطات رکن اساسی رشد فرد در سازمان است و میتواند پوشش دهندهی برخی نقصهای فرد در سازمان باشد.
اطلاعات تماس با فرازتدبیر
" راههای ارتباطی فرازتدبیر در راستای دریافت مشاوره و ارتباط با مشاورین که تحت هدایت مهندس مهدی کیخسروی هستند به واسطه تماس، مراجعه حضوری و مشاوره آنلاین مقدور خواهد بود. خدمات مشاوره کسب و کار بصورت کلی شامل عارضه یابی، ترسیم نقشه راه و نظارت بر اجرای صحیح آن بصورت استاندارد می باشد. "
آدرس:
اصفهان، پل فلزی، خیابان مطهری، بن بست 25
تلفن تماس: 03132359340
مدیرعامل: مهندس مهدی کیخسروی
تلفن تماس: 091XXXX788